فرزاد موتمن مطرح كرد؛
آنقدرها هم کتابخوان و فیلم بین نیستم
فرزاد موتمن کارگردان و تهیه کننده سینما بیان نمود: من نه آن قدرها کتاب خوان، نه آن قدرها فیلم بین و نه اصلاً فرهیخته هستم و نه حتی از فرهیختگی خوشم می آید.
به گزارش مجله سرگرمی به نقل از مهر، فرزاد موتمن کارگردان و تهیه کننده سینما شامگاه جمعه پنج شهریور ماه میهمان برنامه «پرانتز باز» رادیو نمایش به تهیه کنندگی و سردبیری مارال دوستی بود و نکاتی را در ارتباط با مبحث این برنامه یعنی جای خالی ژانر در سینمای ایران بیان کرد.
در ابتدای این گفتگو امیرعلی نبویان مجری برنامه ضمن اشاره به آثار موتمن که در ژانرهای مختلفی ساخته شده اند این پرسش را مطرح کرد: بحث امشب ما در مورد ژانر است و سوال اول من این است که آیا اساساً یک کارگردان موظف یا مسئول است یا باید یا نباید همه ژانرها را تجربه کند؟
موتمن در پاسخ اظهار داشت: فکر کنم یکی از مسائلی که سبب می شود همه ما سینما را خیلی دوست داشته باشیم این است که هیچ قاعده و قانونی ندارد. درنتیجه هر شخص هرطور که دوست دارد می تواند فیلم بسازد و درواقع بیشتر آن فیلمسازهایی که به شکل فیلمسازهای هالیوود قدیم و استودیویی کار می کردند عادت می کردند که در هر نوع ژانری کار کنند. در سینمای معاصر گرایش به یک جور فیلمهای شخصی تر شاید قوی تر هم باشد. به هر حال هیچ قاعده ای نیست و هر کسی هرطور که فکر می کند و دوست دارد فیلم می سازد.
نبویان در ادامه اظهار داشت: آیا با این جمله موافق هستید که در سینمای ایران خیلی از ژانرها قابل ساخت نیستند؟
موتمن پاسخ داد: خیر، من معتقدم که ما می توانیم همه شکل ژانری را در ایران کار نماییم. فقط هیچوقت تمرینش نکرده ایم و خیلی می ترسیم. به جهت اینکه می ترسیم به ما حمله شود و یا می ترسیم دست مان بیندازند، از همه بیشتر از افکار عمومی می ترسیم چون جامعه ما فیلم بین نیست و اصولاً می توانم بگویم که سواد سینمایی ندارد اما قضاوت می کند. درنتیجه بمحض این که به چیزی بر بخورد که یک کمی با آن بیگانه باشد امکان دارد به آن حمله کند و ما از این خیلی می ترسیم.
نبویان در ادامه بیان نمود: شما گفتید که می توانیم ژانرهای مختلف را داشته باشیم، خود شما هم تجربیات زیاد و فیلمهای موفقی هم دارید. بعضی ها معتقدند که فرزاد موتمن از بعضی فیلم هایی که ساخته آدم باسوادتری است. آیا موافق هستید که برخی از فیلمها را بنا به دلیلی جز علاقه تان به سینما ساختید؟
نه اصلاً فرهیخته هستم و نه حتی از فرهیختگی خوشم می آید!
این کارگردان اظهار داشت: بله، من فیلم هایی ساختم که خودم دوستشان نداشتم البته جمله ای که راجع به سواد من را گفتید، واقعاً نمی فهمم! اسم من یک طوری در رفته که با شخصیت خودم خیلی جور نیست. من نه آن قدرها کتاب خوان، نه آن قدرها فیلم بین و نه اصلاً فرهیخته هستم و نه حتی از فرهیختگی خوشم می آید! چیزهایی راجع به من می گویند که من متوجه نمی شوم. من یک آدم خیلی معمولی هستم و فیلم هایی می سازم؛ شاید این فیلمها خصوصیت ای دارد که من به آن افتخار می کنم. برخی از فیلمهای من یگانه هستند، یعنی همان یکی هستند. «شب های روشن» و «سراسر شب» تکرار نمی شوند. این فیلمها سبب می شوند که عده ای فکر کنند من خیلی آدم باسوادی هستم. من شخصاً خودم را آدم باسوادی نمی بینم، من فقط یک تکنسین سینما هستم که فیلم هایی می سازم، همین. بله من فیلم هایی ساخته ام که خودم اصلاً دوستشان ندارم.
نبویان در این بخش اظهار نمود: در مورد برخی فیلمها که از شما به یاد می آوریم نکته ای که بسیار اساسی و مهم می باشد این است که شما زمانی که در مقابل منتقدها نشسته اید بحث ژانر با آنها کردید. برای مثال خاطرم هست که برای فیلم «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» در مورد دوربین گفتید که لحن این دوربین لحن فیلم کارآگاهی است. این موضوعات اساساً آموزش دادنی یا اکتسابی است یا آدم ها خودشان باید آنقدر فیلم تماشا کنند تا یاد بگیرند؟
موتمن توضیح داد: نمی دانم، شاید آمیزه ای از هر دو است. من از بچگی خیلی فیلم نگاه می کردم و شانسی که داشتم این بود که فیلمها را به زبان اصلی می دیدم و نه به زبان فارسی. این مسئله به من کمک می کرد تا روی معماری فیلم تمرکز کنم، آن زمان نمی دانستم که اسم این معماری است. به جای این که داستان را دنبال کنم جنس تصاویر برایم جذاب بود چون داستان را نمی فهمیدم. از بچگی برای من تکنیکالیتی و مکانیزم فیلمها خیلی اهمیت پیدا کرد و در کنارش خیلی کتاب خواندم. مدرسه و دانشگاه رفتم و تدریس کردم. «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» یک فیلم کارآگاهی است اما لحن کارآگاهی ندارد؛ من گفتم که لحن دادگاهی دارد. زمانی که این فیلم را می ساختم یک چیزی را در فیلمنامه تشخیص دادم، احساس کردم که در تمام صحنه ها یک عده ای دارند سوال می کنند و یک عده ای دارند جواب می دهند. من فیلم را مثل یک فیلم دادگاهی دیدم. درنتیجه مقدار کلوزآپ های فیلم خیلی زیاد است و مدل دکوپاژ آن، مدل فیلمهای دادگاهی است. گاهی می نشینم و دو، سه فیلم دادگاهی کلاسیک را می بینم و آنها خیلی به من کمک می کنند.
مجری برنامه در ادامه اظهار داشت: نویسنده این کار امیر عربی است. امیر عربی یک فیلمنامه نوشت و شما پس از خواندن آن، برداشتی از فیلمنامه کردید که به شکلی شاید در ذهن فیلمنامه نویس نبوده و شما جور دیگری فیلمنامه را خواندید. از اینجا بحث حرکت دوربین، قاب بندی ها، ریتم دیالوگ گفتن بازیگران، نحوه دکوپاژ کردن و غیره پیش می آید. در این مورد با نویسنده صحبت کردید یا او کارش را کرده و فیلمنامه را به شما داده ؟ حالا این دیگر برداشت شما از فیلمنامه است و اینجاست که به شکلی تکلیف ژانر مشخص می شود.
کارگردان فیلم «شب های روشن» در پاسخ اظهار داشت: موقعی باید با نویسنده مشورت کرد که بخواهی قصه را عوض کنی و یا بخواهی صحنه ای را تغییر دهی یا دیالوگی را عوض کنی. من حتی اگر بخواهم دیالوگی را عوض کنم از نویسنده می خواهم که این کار را برایم انجام دهد چون که متن برای من نیست ولی دکوپاژ برای من است. من برای دکوپاژم با کسی مشورت نمی کنم!
در ادامه این برنامه علیرضا بهرامی کارشناس برنامه «پرانتز باز» پرسشی را مطرح کرد: به گواه نظر منتقدان و حتی مخاطبان بعضی از فیلمهای شما مثل «خداحافظی طولانی» و «شب های روشن» خیلی موفق تر بودند. برخی کمتر آن توفیق را داشتند و حتی بعضاً نقد شدند که فیلمهای قابل قبولی فرض نشدند. آیا این تجربه درستی بود که شما انجام دادید و در ژانرهای مختلف فیلم ساختید؟ آیا بهتر نبود فرزاد موتمن در همان شاخه هایی که توفیق بیشتری به دست آورد تجربه هایش را ادامه می داد؟
بعضی واکنش های منفی از نظر من بسیار مثبت است
موتمن اظهار داشت: خیر. به نظرم می آید که خیلی چیز خسته کننده ای است که یک نفر همیشه یک جور فیلم بسازد. من ذاتم این است، یعنی دنبال این هستم که فیلمهای متفاوتی بسازم. دوم این که لزوماً حمله منتقدان به این مفهوم نیست که آنها درست می گویند. فیلمی که سال جاری از من پخش گردید به نام «سراسر شب»، خیلی مورد حمله برخی از منتقدان قرار گرفت ولی هر چه بیشتر به آن حمله می کردند من بیشتر خوشحال می شدم. مثلا برخی در برنامه «هفت» می گفتند که این شخصیت ها در نیامده، این شخصیت ها چه می گویند و مسیر شخصیت ها چیست. این تقصیر من نیست که منتقد ما فیلم نمی بیند و حتی متوجه نیست فیلمی که من ساخته ام درواقع یک ادای دینی به فیلم «آلفاویل» گدار است. مگر آن فیلم شخصیت دارد؟ ما نوعی از سینما داریم که اصلاً شخصیت پردازی نمی نماید. آنها باید بفهمند با چه طرف هستی، راجع به چه صحبت می کنند، اول جنس فیلم را بشناسند و بعد راجع به آن حرف بزنند. من وقتی می بینم که منتقد ما این کار را نمی کند، نسبت به کار خودم مشکوک نمی شوم. منتقد برود فیلم ببیند تا بتواند راجع به فیلم من هم حرف بزند. درنتیجه لزوماً این که آنها بگویند فلان چیز درآمد یا در نیامد، روی کاری که می کنم هیچ تأثیر نمی گذارد. اتفاقاً من کارم را خیلی آگاهانه انجام می دهم و دقیقاً می دانم که چه کار می کنم! بعضی واکنش های منفی از نظر من بسیار مثبت است و فقط نشان داده است که من کارم را چقدر درست انجام می دهم. این ها به کلی دور هستند، با یک چیزی بزرگ شده اند و با همان دارند ادامه می دهند. خیلی احمقانه است که تو بخواهی فیلمی از گدار را نقد کنی بعد کتاب سید فیلد دستت بگیری. اول باید چارچوب آنرا بفهمی و بعد آغاز به نقد کردن کنی.
«پرانتز باز» که در گروه برنامه های مستند و ترکیبی نمایشی رادیو نمایش تولید می شود، از موزه سینما به صورت زنده و هفتگی ساعت ۲۱ تا ۲۳ پخش می شود.
بهمن فرمان آرا، داریوش مهرجویی، علی نصیریان، مهران مدیری، رضا کیانیان، ابوالحسن داوودی، همایون اسعدیان، سید جمال ساداتیان، علیرضا خمسه، امین حیایی، مصطفی کیایی، محمود پاک نیت، فرشته صدر عرفایی، میلاد کی مرام، علی سرتیپی، جواد نوروزبیگی، محمدحسین فرح بخش، محمدمهدی عسگرپور، محمود دینی، مهدی یزدانی خرم، چهرزاد بهار، محمود حسینی زاد، سجاد نوروزی جواد نوروزبیگی، شهرام گیل آبادی، منوچهر شاهسواری، حمیدرضا نوربخش، سید ضیا هاشمی و … تابحال میهمانان این برنامه بوده اند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب