پیرو راستین اشوزرتشت از تنگه چزابه تا سرو زیر آب

پیرو راستین اشوزرتشت از تنگه چزابه تا سرو زیر آب

مجله سرگرمی: تا به امروز مطالب زیادی درباره «فرهاد خادم» انتشار یافته، از انتشار كتاب «جای پای فرهاد» تا ساخت فیلم سینمایی «سرو زیر آب» اما به واقع، هیچ بیانی چون روایت «تاج گوهر خداداد كوچكی»، مادر شهید فرهاد خادم از فرزند، قادر به نمایش توصیفی رسا از آرمان ها و منش این شهید زرتشتی نیست


به گزارش مجله سرگرمی به نقل از ایسنا، «گوهرتاج خادم» - مادر شهید فرهاد خادم - می گوید: «فرهاد، تنها فرزند ذكور من بود. او روحیه مسئولیت پذیری داشت و در امر زندگی و تحصیل، همواره كوشا بود. پس از ستاندن دیپلم در رشته مهندسی در دانشگاه صنعتی شریف قبول شد. فرهاد در دوران دانشجویی وارد كانون دانشجویان زرتشتی شد و فعالیت های اجتماعی خودرا از این انجمن شروع كرد. او با كمك دوستانش، مددكاری انجمن مذكور را احیا كرد. آنها به شهرستان های محروم می رفتند و خدمات مختلفی به افراد نیازمند نمایش می كردند؛ از كمك های پزشكی گرفته تا ساخت ساختمان. فرهاد از هیچ تلاشی در این امر فروگذار نمی كرد. فارغ التحصیلی او درست مصادف با آغاز جنگ تحمیلی بود و فرهاد با اینكه امكان مهاجرت به آمریكا را داشت اما ترجیح داد به جبهه برود. البته من به سادگی، راضی به رفتن او نشدم و مدت ها با هم بحث داشتیم، می اظهار داشت: «مادر! میدان آزادی را یك ایرانی ساخته است و باید از آن دفاع كرد. اگر دشمن، این سرزمین را بگیرد، من دیگر قادر به ادامه زندگی نخواهم بود و این نوعی، مرگ تدریجی است».
مادر این شهید زرتشتی می افزاید: «فرهاد البته قبل از آن هم با فعالیت در كانون جوانان زرتشتی، می كوشید به خانواده های جنگ زده كمك نماید. آنها كمك های نقدی زرتشتیان را جمع آوری و اقلام موردنیاز افراد مانند پتو و… را خریداری نموده و برای توزیع به شهرستان ها می فرستادند. فرهاد هیچ تفكیكی میان اقشار مختلف جامعه قائل نبود و می اظهار داشت: «ما برای همه بنده های خدا كار می كنیم». به هر حال، عزم قاطع فرهاد برای رفتن، توانست رضایت مرا هم جلب نماید و وی در نهایت با هفت نفر از هم دانشگاهی های مسلمانش، راهی جبهه شد. آنها طراحی پل تنگه چزابه را در عملیات «فتح المبین» بر عهده گرفتند. این پل، بعدها به احترام طراحانش به نام «دانشجویان دانشگاه شریف» مزین شد. فرهاد، پیرو راستین اشوزرتشت بود و خردگرایی را از او آموخته بود. من مسلم می دانم كه او این راه را با اندیشه و آگاهانه انتخاب نمود. یك دفعه قبل از شهادت، در تماسی تلفنی به من اظهار داشت: «مادر! اگر روزی خبر شهادت مرا دادند، باور نكن. اینجا «فرهاد خادم»، خیلی زیاد است و امكان دارد اشتباه شده باشد.» بعد خداحافظی كرد؛ آنجا بود كه برای نخستین بار، اشك پدرش را دیدم. چند روز بعد (اول اسفندماه ۱۳۶۰) خبر شهادتش را آوردند. فرهاد همراه با هفت تن از مهندسین دانشگاه شریف در عملیات فتح المبین، هنگام ساخت پل برای رزمندگان، مورد به هدف خوردن تركش قرار گرفته و به شهادت رسید».
مادر شهید خادم همین طور می گوید: «وقتی خبر شهادتش را از زبان دخترم شنیدم، آخرین جملات فرهاد در ذهنم تكرار می شد و باور نمی كردم، رفته باشد. آن روز، چیزی در درون من شكست و فریادی از اعماق وجود سر دادم. تا چند روز، حال خودرا نمی فهمیدم. وقتی پیكر فرهاد را در آرامستان زرتشتیان «قصر فیروزه» به خاك سپردیم، به او قول دادم كه راهش را ادامه دهم و تا به امروز هم تمام تلاش خودرا در این راه كرده ام. شهادت فرهاد، موهایم را سفید كرد و مرا تا مرز خودكشی پیش برد اما چندین بار، او را در خواب دیدم و به من توان داد كه بار دیگر روی پای خود بایستم. فرهاد می اظهار داشت: «مادر! مگر آرش برای یك وجب از خاك ایران، جان خودرا فدا نكرد؟ پس من هم می روم.» یادآوری همین سخنان او همیشه آرام بخش و قوت قلبی برای من بوده است. امروز كه گذشته را مرور می كنم، با اطمینان می گویم كه فرهاد در راه درستی، قدم گذاشت. او همیشه زمزمه می كرد: «چو ایران نباشد تن من مباد» و من باز اعتقاد دارم كه در راه حفظ میهن باید از جان خود مایه گذاشت.(۱)




1397/11/11
22:32:35
5.0 / 5
4840
تگهای خبر: خدمات , صنعت , فیلم , نمایش
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۶ بعلاوه ۵
NewsFun
newsfun.ir - حقوق مادی و معنوی سایت مجله سرگرمی محفوظ است

مجله سرگرمی

سرگرمی و طنز